رادیکال آزاد

رادیکال آزاد

ختم کلام فلسفه بافی مکن حکیم!
اهلی نکرده منطق اهل زمانه ام

وحشی ترم از آنکه گذارد به اسم نظم
عقل معاش زیر بغل هندوانه ام

منت خدای را که تهیدست نیستم
دست پُریست مانده ز غم زیر چانه ام...

عکس: رادیکال آزاد اتم اکسیژن

  • ۰
  • ۰

علی شریعتی از تاثیر گذارترین چهره های تاریخ معاصر ایران است. او با سخنرانی های زیبا و سنتز عجیبی که از ترکیب سوسیالیسم با میراث تاریخی تشیع و میراث عرفانی ایران ایجاد کرد اندیشه ای را به وجود آورد که تاثیر به سزایی در پدید آمدن انقلاب ۵۷ داشت...
شریعتی پیش از آنکه یک متفکر باشد یک ایدئولوگ بود و شناخت او نیز باید از این باب صورت پذیرد. تفاوت یک ایدئولوگ با یک متفکر این است که تفکر برای یک ایدئولوگ ابزاری برای قدرت یابی سیاسی است و نه هدف. از منظر یک ایدئولوگ علم و اندیشه وسیله ای برای شناخت و درک جهان نیستند بلکه این امر سیاسی است که در یک ایدئولوژی به دنبال توجیهی به ظاهر عقلی و علمی برای قدرت‌یابی سیاسی است. شریعتی با اظهار جمله مشهور خود در کتاب جهان‌بینی و ایدئولوژی به خوبی به این موضوع اشاره می‌کند، شریعتی درباره فیلسوفان می‌نویسد: «فلیسوفان چهره های پوفیوز تاریخ اند.» او از فیلسوفان متنفر است چون فلسفه را وسیله ای برای تغییر قدرت سیاسی قرار نداده اند زیرا نمی‌داند اندیشه هایی جهان را تغییر میدهند که توصیف درستی از جهان داشته باشند نه اندیشه ای که از نقطه آغاز در پی تغییر جهان باشد.
او به صراحت دیدگاه فرهنگی و تاریخی نسبت به مذهب را نفی می‌کند و علناً مذهب را به چیزی در قماش ایدئولوژی های مدرن تقلیل میدهد. شریعتی می‌نویسد: «یکی از همفکران از من پرسید به نظر تو مهمترین رویداد و درخشان‌ترین موقعیتی که ما در سالهای اخیر کسب کرده‌ایم ، چیست؟ گفتم در یک کلمه : تبدیل اسلام از صورت یک فرهنگ به یک ایدئولوژی.» علی شریعتی - با مخاطب‌ها آشنا - مجموعه آثار 1 - صفحه 209
به این ترتیب شریعتی با دستاویز قرار دادن دنیاگریزی عرفانی(که در ساحت فردی معنی دار است) و ترکیب کردن آن با نقد سرمایه‌داری، مذهب و عرفان را به ابزاری برای توجیه شرعی افکار سوسیالیستی خود می‌کند. شریعتی می‌نویسد:
«اساسا آنچه امروز مارکسیسم مدعی کشف آن است قرن ها پیش به شکلی دقیق در قرآن و احادیث پیامبر و ائمه معصومین تئوریزه شده است، اما به سبب مسکوت ماندن این گفتمان در تاریخ اسلامی و تفوق گفتمان های مبتنی بر قدرت طلبی و ثروت اندوزی، امروز در زمانه مدرن طرد دین، مسلمان طالب فهم حقیقت اسلام ناگزیر از رجوع به مکاتبی نظیر مارکسیسم است تا به میانجی آن، بار دیگر بتواند پیام دین خویش را احیا کند».شریعتی، ۱۳۹۰ (م. آ. ۳۱): ۴۰۱
احتمالاً تصور شریعتی از مارکسیسم بالاترین حد علم زمان خود بود حال آنکه نظریات مارکس سالها قبل از شریعتی توسط بزرگانی همچون فون‌باورک، میزس، هایک و... نقد و باطل بودنشان به اثبات رسیده بود اما شریعتی نه تنها شناختی از این نقدها نداشت و هیچ ارجاعی در متون خود به آثار این متفکران نداشته است.
برای مثال شریعتی به تقلید از مارکس ارزش اضافی تولیدی را متعلق به جامعه(دولت) می‌داند.(اسلام‌شناسی، جلد ۳، صفحه ۸۰) حال آنکه تئوری ارزش اضافی مارکس سالها پیش از شریعتی با نقدهای اساسی وارد شده به آن توسط میزس و فون‌باورک و دیگران بی‌اعتبارشده بود اما شریعتی تماماً از چنین نقدهایی بی خبر بود. تئوری ارزش اضافی مارکس اظهار می‌دارد که ارزش اضافی تولیدی بر اثر کار عینی کارگران به مواد اولیه اضافه می‌شود و اگر این پول به کارگران نرسد آنها استثمار شده اند. در مقابل تئوری ارزش عینی مارکس بعدها تئوری ارزش ذهنی توسط اقتصاددانان مارژینالیست مطرح شد و عملاً باطل بودن نظریه مارکس اثبات شد. برای اثبات باطل بودن نظریه ارزش اضافی به این مثال ساده توجه کنید:
قیمت ماسک و مواد ضدعفونی در بدو شیوع کرونا افزایش یافت درحالی که میزان کار انجام گرفته برای تولید یک ماسک تغییری پدید نیامده بود در حقیقت این میزان تقاضا برای ماسک بود افزایش یافته بود و قیمت ماسک را تغییر داده بود نه میزان ساعات کار کارگران. این ارزش ذهنی ماسک در ذهن عموم مردم بود که سبب خطرهای ناشی از کرونا افزایش یافته بود و منجر به افزایش تقاضای ماسک و نتیجتاً افزایش قیمت شده بود. ارزش اضافی حاصل از کار تولیدی اساساً ارتباطی با میزان کار انجام شده بر آن ندارد بلکه ارزش ذهنی آن کالاست که تغییر می‌کند و نیروهای عرضه و تقاضا را تغییر می‌دهند. بسیار پیش می‌آید که ساعات زیادی کار صرف یک پروژه شده اما درنهایت هیچ ارزش اضافی تولید نشده و نه تنها پروژه شکست خورده بلکه سرمایه‌گذار هم ورشکسته شده و چیزی برای دادن دستمزد کارگران هم باقی نمانده است. مطرح شدن تئوری ارزش ذهنی در کنار ناممکن بودن محاسبه قیمت بهینه بدون وجود مکانیسم بازار در اواخر قرن نوزدهم درنهایت به فروپاشی هسته اصلی تفکرات مارکسیستی شد.

تئوری ارزش اضافی آنگونه که مارکس مطرح کرده بود در سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۲ موبه‌مو در شوروی اجرا شد(نظامهای اقتصادی، حسین نمازی، صفحه ۲۰۲) و منجر به قحطی های شدید و کمبود منابع و... شد تا اینکه از سال ۱۹۲۲ به بعد شوروی مجبور به جانشین کردن آن سیاست نوین اقتصادی(NEP) شد و پس از آن تاریخ نیز تئوری ارزش اضافی مارکس نه در شوروی و نه در هیچ کشور دیگر اجرا نشد.
اینکه مارکس در زمان حیات خود متوجه ایرادات بنیادی تفکر خود نشد تاحدی قابل توجیه بود. زیرا پیش از ظهور مارژینالیست ها در اواخر عمر مارکس و طرح کمبود های جدی نظریه ارزش اضافی، این نظریه پیش از مارکس توسط آدام اسمیت و دیوید ریکاردو مطرح و مورد استفاده قرار کرده بود اما اینکه شریعتی که در طول عمرش هیچگاه تحصیلات اقتصادی نداشته هفتاد سال پس از مرگ مارکس یک نظریه ابطال شده را از گور بیرون می‌کشد و این چنین به خورد مخاطب می‌دهد صرفاً از مغرض بودن یا بی سوادی او حکایت می‌کند.
در حقیقت شریعتی با اینکار زمینه دولتی سازی اقتصاد، تجاوز به مالکیت خصوصی و مصادره ها، قطع ارتباط با جهان و ضدیت با توسعه اقتصادی را در انقلاب ۵۷ ایجاد می‌کند. شریعتی فراموش می‌کند یکی از مهمترین دعاوی تاریخ تشیع دفاع از مالکیت خصوصی باغ فدک توسط حضرت زهرا (س) در مقابل حکومت وقت بود و در دوره حکومت حضرت علی(ع) و پیغمبر اکرم(ص) هیچگاه ارزش اضافی متعلق به دولت نبوده است بلکه احترام به مالکیت خصوصی از اصول دوران حاکمیت آن حضرات بود.
شاید خود شریعتی بهتر از اغلب هوادارنش خودش را می‌شناخت او پیش از آنکه دانشمند سیاسی، جامعه‌شناس، اقتصاددانان یا دین‌شناس باشد یک شاعرِ سیاسی بود و دل در گرو هنر داشت. خود او در وصیتنامه اش می‌نویسد:
«من اگر خودم بودم و خودم، فلسفه می‌خواندم و هنر. تنها این دو است که دنیا برای من دارد. خوراکم فلسفه و شرابم هنر و دیگر بس! اما من از آغاز متاهل بودم. ناچار باید برای خانواده‌ام کار میکردم و برای زندگی آنها زندگی می‌کردم. ناچار جامعه شناسی مذهبی و جامعه شناسی جامعه مسلمانان، که به استطاعت اندکم شاید برای مردمم کاری کرده باشم، برای خانواده گرسنه و تشنه و محتاج و بی‌کسم، کوزه آبی آورده باشم.» طبیعی است کسی که برای امرار معاش و نه برای اندیشیدن رو به نظریه پردازی و جامعه‌شناسی و نقد سیاسی و اقتصادی می‌آورد نباید انتظار اندیشه های دقیق علمی داشت آنگونه که زبان شریعتی در غالب نوشتارها و گفتارهایش زبان هنری و شعرگونه است نه زبان علمی و مستند به واقعیات.
بدیهی است قصد این نوشتار نقد هنری آثار شریعتی نیست و درباره ارزش هنری آنها اظهار نظر نمی‌دارد بلکه هدف، نشان دادن بی اعتباری اندیشه های مسلط بر ساحت سیاسی و اقتصادی اندیشه های شریعتی است. شریعتی خود در کتاب هبوط در کویر درباب آثارش مینوسید که آنها را به سه قسمت تقسیم می‌کند: اجتماعیات، اسلامیات و کویریات. و در این میان اجتماعیات را کم‌ارزش ترین آنها و کویریات را والاترین و اسلامیات را در میانه این دو قرار می‌دهد. حال آنکه تاثیر اجتماعی آثار او بر جامعه زمان خود غالباً از طریق همان آثاری بود که از نظر شریعتی کم‌ارزش‌ترین بودند هرچند کویریات و اسلامیات او نیز همان رنگ و بوی ایدئولوژیک را به سبک و سیاق متفاوت همچنان دارا هستند. در پایان یادآوری سخن الکسی دوتوکویل متفکر فرانسوی درباب تاثیر سیاسی اهالی ادبیات در انقلاب فرانسه خالی از لطف نیست:
«آنان نه کاری انجام می‌دادند و نه می‌توانستند کاری را که دیگران انجام می‌دادند ببینند. بدین‌سان، آنان حتی از این سطحی‌ترین آموزش بی‌بهره بودند که دیده و شنیده‌های جامعه‌ی آزاد به کسانی که می‌خواهند در امور سیاسی مشارکت کنند، می‌دهد.
آنان در نوآوری‌های خود از نویسندگان کتاب‌های نظری درباره‌ی سیاست، که به فرزانگی قدما بیشتر دلبسته بودند، به خرد فردی خود اطمینان بیشتری پیدا کردند. در فاصله‌ی بی‌نهایتی که میان اهل ادب و واقعیت عملی باز شده بود، هیچ تجربه‌ای به تعدیل مزاج آتشین آنان یاری نمی‌رساند، هیچ امری آنان را از موانعی که واقعیت‌های موجود می‌تواند در برابر بهترین اصلاحات ایجاد کند آگاه نمی کرد. آنان کوچک‌ترین تصوری از خطرهایی که همراه ضروری انقلاب‌ها هستند، نداشتند. اهل ادب این مخاطرات را حتی نمی‌توانستند حدس بزنند، زیرا عدمِ مطلقِ آزادی واقعیتِ امور زندگی را برای آنان نه تنها ناشناخته، بلکه نامشهود می‌ساخت.»(ملت، دولت و حکومت قانون، جواد طباطبایی، مینوی خرد، ص ۲۵ و ۲۶)

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی